اهمیت بلاغی قید در شعر موسوی گرمارودی
کد مقاله : 1016-TARVIJ18 (R1)
نویسندگان
مهدی دهرامی *
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه جیرفت، جیرفت
چکیده مقاله
قید کلمه‌ای است که مفاهیم همچون زمان، مکان، حالت و بسامد را به مقوله‌هایی مانند فعل، صفت، قید یا جمله می‌افزاید. این نوع کلمه اگرچه از عناصر اختیاری جمله و قابل حذف است، در شعر جایگاه و نقش‌های هنری گسترده‌ای دارد و گاه شعری برپایه تکرار و توالی قید سروده می‌شود. هدف این مقاله بررسی جلوه‌های هنری قید در شعر موسوی گرمارودی است که با روش توصیفی-تحلیلی کارکردهای قید را در سه حوزه لفظی، معنایی و تصویری بررسی کرده است. از نظر لفظی قید براساس ساختمان، تازگی و تکرار، کارکردهایی مانند ایجادموسیقی، اطناب و برجستگی زبانی در شعر او یافته است. در حوزه تصویری کاربرد مشبه‌به‌های قیدی، ایجاد ارتباط میان اجزای تصویر از طریق قید، دیداری ساختن تصاویر، تبدیل اسنادحقیقی به مجازی از طریق مقیدساختن رابطه اسنادی از جلوه‌های هنری قید در شعر وی محسوب می‌شود. قید از نظر مفهوم در شعر وی هاله‌هایی از تداوم و استمرار زمان، شدت و حدت عواطف را به شعر تزریق کرده و گاهی در کانون معنایی و عاطفی شعر قرار گرفته و با ایجاد فضا درون‌مایه شعر را پرورانده و گاه با تغییر خبر به انشاء به لحن کلام تنوع بخشیده است.
کلیدواژه ها
قید، شعر انقلاب، موسوی گرمارودی، دستورزبان
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر