تأثیر عناصر داستان بر تأویل‌پذیری در زنده به گور صادق هدایت
کد مقاله : 1040-TARVIJ18 (R1)
نویسندگان
صحرا اسماعیلیانی *1، هادی طیطه2
1دانشگاه رازی کرمانشاه
2دانشجوی دکترای زبان وادبیات فارسی، دانشکده زبان وادبیات فارسی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
چکیده مقاله
زنده به گور عنوان داستان کوتاهِ بلندی از صادق هدایت است که با به تصویر کشیدن برشی از رنج‌های آدمی و تأکید بر دشواری زندگی آدمی، اثر داستانی خود را خلق کرده است. نگارندگان در این پژوهش با تحلیل عنصر داستان از جمله: درونمایه، شخصیت، دیدگاه، صحنه و فضا، لحن، زبان، سبک و تکنیک به تناسب میان عناصر داستان و ارتباط بین آن‌ها در ساحتی مکالمه‌ای پرداخته‌اند. بررسی این عوامل منجر به کشف متون نوشتنی می‌شود، متنی که خواننده در آن حضوری فعال خواهد داشت. صادق هدایت این قابلیت تأویل پذیری را در زنده‌بگور با تکیه بر عناصر داستان ایجاد کرده است. از جمله‌ی نتایج به دست آمده از این پژوهش این است که یک داستان ممکن است در یکی از عناصر داستان برجسته باشد و در پرداخت به دیگر عناصر داستان رنگ کمتری به اثر خود داده باشد، اما در داستان کوتاه با توجه به اینکه مجالی برای پرداخت به شخصیت، تغییر لحن، تغییر زاویه‌ی دید و تعدد نقطه‌ی اوج نیست؛ اما صادق هدایت با پرداخت به شخصیت‌ها به شیوه‌ی غیرمستقیم و تغییر لحن، داستان را به داستان کوتاهِ بلند تبدیل می-کند و قابلیت تأویل‌پذیری را در باب شخصیت‌ها و دیالوگ‌های آنان با توجه به تغییر لحن ایجاد می‌کند.
کلیدواژه ها
صادق هدایت، داستان، زنده به گور، عناصر داستان، تأویل‌پذیری
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر