بررسی کارکرد اسطوره‌های گوسفند و بز در اوستا، متون پهلوی، شاهنامه و مثنوی
کد مقاله : 1065-TARVIJ18 (R1)
نویسندگان
زهرا عسگری *
دانشگاه بین المللی امام خمینی
چکیده مقاله
بز و گوسفند نسبت به سایر چهارپایان نظیر گاو و اسب، حضوری کمرنگ‌تر در اساطیر ایرانی دارند که در متون ادوار بعد نیز بسامد چندانی نداشته‌اند؛ اما با وجود این، نقش بز معروف‌ترین تصویر حک‌شده بر سفالینه‌های ایرانی است که مهم‌ترین حضورش در متون کهن، نقش‌آفرینی آن به عنوان نماد ایرانی عصر زرتشت در منظومۀ درخت آسوریک است. این مقاله با روش تحلیل‌محتوا به دنبال یافتن این پاسخ است که کارکردهای اسطوره‌های کهنی چون بز و گوسفند در طی ادوار مختلف و در آثار شاخصی چون اوستا، بندهش، درخت آسوریک، شاهنامه و مثنوی چه تغییراتی را تجربه کرده است؟ که نتایج پژوهش نشان می‌دهد بز در اوستا تجسّمی از ایزد بهرام، خدای جنگ است که با خویشکاری(1) نزاع‌طلبی بز تناسب دارد، جانوری است که در آیین زرتشت قربانی می‌شود و دستوری مبنی بر منع کشتن آن وجود ندارد؛ اما با این همه، در منظومۀ درخت آسوریک نمادی از جامعۀ ایرانی و آیین مزدیسنایی است. بندهش نیز در بخش‌هایی متعدد به این جانور پرداخته است؛ اما در شاهنامه نشان شاخصی از این اسطورۀ جانوری در دست نیست تا آن که در مثنوی، نماد سالکان واصل است.
کلیدواژه ها
اسطوره، بز، گوسفند، اوستا، متون پهلوی، شاهنامه، مثنوی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی