«نقد اسطورهشناختی مجموعه کتاب «تازهها و طرفهها» (البدائع و الطرائف) از جبران خلیل جبران» |
کد مقاله : 1198-TARVIJ18 (R2) |
نویسندگان |
فائقه عبدالهیان بلوچی *1، علی صفایی سنگری2 1هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان سیستان و بلوچستان 2عضو هیئت علمی گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه گیلان |
چکیده مقاله |
مجموعة «تازهها و طرفهها» (البدائع و الطرائف) جبران خلیل جبران از جملة آثار دورة اول قلمفرسایی اوست. این اثر پیش از اثر معروف و نمادین پیامبر نوشته شده است و خود از منظر کهنالگویی درخور توجه و در شکلگیری کهنالگوی پیامبر تأثیرگذار بوده است؛ اما تاکنون پژوهشی این اثر را از دیدگاه اسطورهشناختی بررسی ننموده است. نتایج پژوهش اسطورهشناختی این اثر نشان میدهد که جبران خلیل جبران در مجموعة «تازهها و طرفهها» (البدائع و الطرائف) از چهار رویکرد اسطورهشناختی بهره برده است:۱.اسطورهسازی جدید و دگرگونکننده: در قطعۀ ادبی «مراحل هفتگانه» که علاوه بر توجه به کهنالگوی «سایه»، از عدد هفت که در اصل برای سیر مراحل تکامل استفاده میشود، برای نشاندادن مراحل جمود، انفعال، سقوط و تباهی استفاده مینماید. ۲.توجه به جنبهای خاص از اسطورهها: در داستان «دربارۀ سالی بیمانند در تاریخ» به معنای زندگی برای شرح اسطورۀ آتش و به اسطورۀ خورشید، برای شرح تکامل در داستان «ارم ستوندار» اشاره میشود. ۳. کهنالگوهای آنیما (سازنده یا ویرانگر)، آنیموس، سفر (هجرت)، پیر دانا، سایه، گردش دورانی (آفرینش/ تدفین/ مبارزه برای رهایی/ انواع مرگ/ یافتن همراه/ ستیز با عناصر زیانبار درونی و بیرونی/ اندیشهگری/ مکان خلاق/ حالتهای تسخیر و گرفتار ارواح خبیثه شدن) در پانزده زیرمجموعه دیگر کتاب «تازهها و طرفهها»ی او نشان میدهد که رسیدن انسان به کمال وجودیاش (همراهی «من» با «خود» = خودیابی) و مبارزه با نیروهای مخرّب برای دستیابی به آن، مسئلهای است که بر ناخودآگاه اسطورهای این داستانها و قطعات ادبی حاکم است. 4.رمزگشایی اسطورهای از آنیما توسط شخصیت اصلی داستان «کشتیای در مه». |
کلیدواژه ها |
اساطیر، زبان نمادین، کهنالگو، جبران خلیل جبران، تازهها و طرفهها. |
وضعیت: پذیرفته شده |